فصل دوم
۲-۱ مقدمه
در اين فصل، ابتدا در بخش اول مروری بر خودکشی، تعریف خودکشی، عوامل تأثیر گذار بر آن، نظریه خودکشی خواهیم داشت. سپس به بحث درباره مبانی نظری شخصیت، نظریههای شخصیت، انواع اختلالات شخصیت و اختلالات خلقی خواهیم پرداخت. در انتهای فصل نیز مهمترين مطالعاتي كه تاكنون در زمينه اختلالات شخصیت و خودکشی انجام شده است، در بخش «پیشینه تحقیق» مورد بررسي قرار ميگيرد.
۲-۲ تعریف خودکشی و افکار خودکشی
واژهی خودکشی به معنای قتل نفس است. در فرهنگ معاصر خودکشی به مفهوم خاتمه دادن عمدی به زندگی به میل خود و به سمت خود تعبیر شده است و اعتقاد بر آن است که این واژه اولین بار در نیمه قرن هفدم به کار برده شده است. علم خودکشیشناسی را پرفسور آلمانی به نام بونگر۱ در سال ۱۹۲۹ ابداع کرد. در اواخر قرن نوزدهم امیل دورکیم۲، جامعه شناس فرانسوی، و فروید۳ زمینه روش شناسی خودکشی را مورد بررسی جدی قرار دادند (به نقل از آذر، و شفیعی کندجانی، ۱۳۸۵).
خودکشی از ترکیب دو واژهی سوی۴ به معنی خود و ساید۵ به معنی کشتن تشکیل شده است. خودکشی عملی است که با قصد آسیب رساندن به خود توسط شخص انجام میشود که میداند چه میکند و چه پیامد احتمالی خود را میداند (فولادی، ۱۳۸۱).
خودکشی در لغت نامه ی دهخدا به معنای ” خود را به وسیله ای کشتن ، انتحار ، کار زیاد کردن ، کوشش بسیار ” آمده است ( لغت نامه ی دهخدا ،۱۳۴۷).
اشنایدین۶ خودکشی را چنین تعریف می کند«عمل آگاهانه نابودسازی بدست خود که در بهترین مفهوم آن را می توان یک ناراحتی چند بعدی در انسان نیازمندی دانست که برای مسئله مشخص ، خودکشی را بهترین راه می داند».(علیرضایی،۱۳۸۲) برطبق نظر کی ردفیلد جیمون (خودکشی مخفیانه ترک کردن اعضاء خانواده ، دوستان و همکاران به خاطر تعامل با یک فقدان شدید یا احساس گناه است»(علیرضایی،۱۳۸۲).
متن فوق بخش هایی از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل با فرمت ورد می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید: