فصل دوم :
پیشینه تحقیق
طرحواره
کلمه طرحواره به طورکلی ،به عنوان ساختار ،قالب یا چارچوب تعریف می شود(یانگ ،۱۹۹۰).طرحواره یک ساختار شناختی به منظور غربال کردن ،کدگذاری وارزیابی محرکی است که ارگانیزم درمعرض آن قرار گرفته است (بک وراش [۱]،۱۹۶۸).
دربافتار روانشناسی وروان درمانی ،طرحواره به عنوان هر اصل سازمان بخش کلی درنظر گرفته می شود که برای درک تجربه های زندگی فرد ضروری است(داتیلیو[۲]،۲۰۰۵).
تعریف طرحواره
سگال [۳](۱۹۹۵)طرحواره رابه عنوان عناصر نظام مندی از واکنش هاوتجربه های گذشته می داندکه پیکره نسبتاًمنسجم وپایداری از دانش راشکل می دهد و می تواند ادراک ها وارزیابی های بعدی راهدایت کند؛ با این تعریف کلی طرحواره می تواند مثبت یا منفی ،سازگار یاناسازگار باشدوعمدتاًدرنتیجه تجارب ناگواردوران کودکی شکل می گیرد که هسته ی اصلی اختلالات شخصیت ،مشکلات منش شناختی وبسیاری ازاختلالات محورI قرار می گیرد (ریزو[۴]وهمکاران ،۲۰۰۷).
بک (۱۹۷۹) طرحواره ها را ،فرضیاتی می داند که درنتیجه تجارب پیشین فرد شکل گرفته اند ،برخی از این فرضیات غیر قابل انعطاف ،افراطی ومقاوم دربرابر تغییر ،یعنی ناکارآمد هستند (بک و راش ،۱۹۷۹)همچنین طرحواره های بدکنشی ،افکاری هستند که غیر قابل انعطاف ،خشک وسخت تر از طرحواره های طبیعی هستند (بک و راش ،۱۹۶۸). بک و راش (۱۹۶۸)طرحواره های ناسازگاراولیه مانند فقدان ،شکست ودوست نداشتن را معرفی کردند که درطی دوران اولیه کودکی شکل می گیرند وبامفاهیمی همچون یکپارچگی بیولوژیک ،مثل توانایی زنده ماندن ،صلاحیت واعتبار مراقبین ،ترک شدن وهدایت خطر فیزیکی به سمت خود ،درارتباط هستند (بک و امری[۵]،۱۹۸۵).
متن فوق بخش هایی از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل با فرمت ورد می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید: