۲-۱-۲-شخصیت
در روانشناسی، شخصیت این گونه، تعریف میشود: “شخصیت مجموعه تفکیکناپذیر آن خصایص بدنی و نفسانی است که شناخته دوستان نزدیک شخص یا به عبارت دیگر، آن نقاب یا ماسکی است که فرد برای سازش با محیط، که در حقیقت نوعی بازیگری در صحنه زندگی است، به چهره خود نهاده است” (ایزدی، ۱۳۵۱، به نقل از کریمی، ۱۳۸۸).
اولین نظریهای که به لحاظ تاریخی شخصیت را ساختاربندی کرده است، نظریه روانکاوی فروید میباشد.
۲-۱-۳-نظام شخصیت از دیدگاه فروید
فروید در سال ۱۹۲۳ با تعریف مفاهیم نهاد، من و فرامن که به جنبههای مختلف کنش فرد اطلاق میشود، الگوی سازمان یافتهای از نظریه روانکاوی به وجود آورد. در واقع این مفاهیم اولین کارهای بزرگ نظریهای فروید بودند. این مفاهیم یک توصیف از ذهن و کارکردهای آن را ارایه میکند که در اولین نگاه تازه و انقلابی به نظر میرسند و تمام نوشتههای روانتحلیلگران از آن تاریخ به بعد، حداقل از نظر واژهشناسی به آنها اشاره دارد.
با تعریف فروید نهاد سیستم ابتدایی شخصیت است و هنگام تولد شخص سراپا نهاد است. نهاد منبع اصلی انرژی و جایگاه غرایز است. نهاد بی نظم و کور، پرتوقع و مضر است. نهاد که طبق اصل لذت عمل میکند، (اصلی که هدف آن کاستن از تنش، اجتناب از درد و کسب لذت است)، غیر منطقی و غیر اخلاقی است و برای ارضاء نیازهای غریزی برانگیخته میشود. نهاد فکر نمیکند بلکه فقط “میخواهد” یا “عمل میکند”. نهاد عمدتاً ناهشیار و یا خارج از آگاهی است (فیست[۱] و فیست[۲]، ۲۰۰۵، ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۸). در مقابل آن فرامن نماینده درونی شده ارزشهای سنتی، کمال مطلوبها و معیارهای اخلاقی جامعه است. به صورتی که توسط والدین برای فرد (کودک) تفسیر شده و از طریق نظام تشویق و تنبیهی که نسبت به کودک اعمال شده، تقویت گردیده است. فرامن برای کمال تلاش میکند (نوردبی[۳] و هال[۴]، ۱۹۷۴، ترجمه پژوه و دولتی، ۱۳۸۱). در ادامه به تعریف “من” می پردازیم.
[۳] Nordby, V.J.
[۴] Hall, C.S.
متن فوق بخش هایی از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل با فرمت ورد می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید: