۲-۱-۳- تاثيرات نظري ساختار اجتماعي تعهد زناشويي
معيارهاي تعهد در روانشناسي اجتماعي[۱] به ما در زمينهي فهم عوامل موثر بر متعهد شدن افراد کمک ميكند اما به ندرت بين تعهد بين فردي و تعهد زناشويي تمايز قائل ميشود و اين فرايند و مفاهيم مربوط به ازدواج و خانواده را به طور مستقيم ارزيابي ميكند. تغييرات در نقشهاي خانوادگي زنان و مردان، افزايش و توسعهي فرصتهاي آموزشي و تغييرات شگرف در بازار کار جوانان امروز را دچار چالش کرده و فرصتهاي زيادي را پيش روي آنان قرار داده است. ابعاد زندگي مسائلي همچون فعاليت افراد، زمان، بافت و شرايط و فرايند ازدواج را برجسته ميسازد. اين ابعاد توجه آدمي را به نقش رويدادهاي گذشته در زندگي، الزامات وضعي و ارتباط با ديگران در شکلگيري روابط فردي مرتبط با تعهد زناشويي يا مجزا از آن معطوف ميكند (گايل والدر[۲]، ۱۹۹۸).
در الگوهاي ارتباطي، تعهد زناشويي تابعي از جذابيت و مقايسه با عوامل جايگزين و موانع پيش روي طلاق است (کناستر و بوث[۳]، ۲۰۰۰؛ لوينگر[۴]، ۱۹۷۶). جذابيت شامل ارزيابي فردي پاداشها و هزينههاي مرتبط با يک ارتباط خاص ميشود و بنابراين خاص ارتباط نيست. عوامل جايگزين شامل تمايل در جهت تجارب و قرارهاي ديگر همچون همخانگي و زندگي مجردي ميشود و خاص ارتباط نيست. مرجع و منبع مقايسه امکان دارد يک شخص خاص، ارتباط يا قرار سازماني باشد. تجربه محدوديتها و موانع پيش روي قطع ارتباط باعث ايجاد تعهد ميشود (کناستر و بوث، ۲۰۰۰؛ نقل از لوينگر، ۱۹۷۶). نيازهاي مادي (نبود حامي اقتصادي)، عوامل نمادين (اعتقاد هنجاري يا اخلاقي نسبت به دوام ازدواج) يا نيازهاي عاطفي (پيوند عاطفي با فرزندان) از جمله موانع قطع ارتباط است. مفهوم موانع بطور خاص با تعهد ساختاري ارتباط دارد (جانسون، ۱۹۹۳).
[۱]– Social Psychological
[۲]– Giele & Elder
[۳]– Knoester & Boos
[۴]– Levinger
متن فوق بخش هایی از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل با فرمت ورد می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید: