ناهماهنگي در روابط خانوادگي:
تعارض و ناهماهنگي در روابط و نزاع و تنش در خانواده، شايد عمده ترين منبع ايجاد استرس در كودكان كشورهاي توسعه يافته باشد. كودكاني كه در چنين شرايطي تربيت مي شوند، براي ابتلا به اختلالات رواني و رفتاري مانند كمرويي،افسردگي و اضطراب مستعدتر هستند. والديني كه نيازهاي عاطفي يكديگر را برآورده نمي كنند و در زندگي زناشويي دچار تعارض هستند، با كودكان خود به تندي برخود مي كنند و گاهي اوقات براي مراقبت از فرزندان خود به روش هاي نامناسبي متوسل مي شوند. پارك و بوريل (۱۹۹۷) معتقدند كه خشنودي از رابطه زناشويي تاثير زيادي بر سلامت رواني و رشد شخصيت زوج ها و فرزندان آن ها دارد. از نظر ايشان، بسياري از مطالعات، ارتباط ميان تعارض هاي زناشويي با اختلال در كيفيت ارتباطات بين فردي كودكان را مورد تاييد قرار مي دهند (مرادي، ۱۳۸۵).
رايان و آدمز (۱۹۹۱) نيز در پژوهشي به اين نتيجه رسيدند كه كاهش تفاهم زناشويي و افزايش تعارض ها و فشارهاي خانوادگي منجر به اختلالات رفتاري از قبيل اضطراب، افسردگي و كمرويي در فرزندان مي شود و رفتارهاي رشد يافته اجتماعي را در آنان كاهش مي دهد. كيام و اسميت (۱۹۹۸) نيز با مطالعه تفاهم زناشويي والدين بر رفتارهاي روان شناختي دختران و پسران۱۰ تا ۱۲ ساله به اين نتيجه دست يافتند كه كاهش رضايت از زندگي زناشويي والدين، پرخاشگري، افسردگي، اضطراب و كمرويي را در كودكان آنان افزايش مي دهد (گراهام[۱] نقل از هامبورگ و سارتريس، ۱۳۷۴).
[۱]Graham,J.
متن فوق بخش هایی از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل با فرمت ورد می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید: